تخته سیاه سه بعدی
حکایت زندگی در قاب شیشه ای زمان
|
|||||||||||||||
با آمدنت، هیچ تخته سیاهی، دیگر سیاه نبود ... وقتی نور در دست می گرفتی و روشنایی دانش را منتشر میکردی . خود را سوختی و ما را ساختی. از لوح کلاس تا لوح وجود، روسپیدی مان را از تو داریم. روز معلم و هفته علم و دانش بر همکارانم و همه دلسوزان سنگر عشق مبارک.
واقعا یاد روزهای مدرسه بخیر ، الان که معلم هستم می فهمم هنگامیکه دانش آموز بودم چقدر نسبت به بعضی از معلمانم بدور از انصاف قضاوت کردم. شاید خدا خواسته مرا با پا گذاشتن در این حرفه مقدس هم تنبیه کند که پی به اشتباهاتم ببرم و هم هدیه ای داده است تا بتوانم جبران قضاوتهای غیر منصفانه ام را ، با تربیت نسل جدید ، بنمایم.
و جمله آخر: چه روز گار خوشی بود روزگار درس و مشق و کتاب برای شروع به انجام هر کار در کلاس اول به خدا اشاره می کردیم و پس از آن از تو که هدیه ی خدابودی اجازه می خواستیم.... نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ
نام این وبلاگ را به یاد کارتون دوران کودکیم بنام تنسی تاکسی دو و چارملی گذاشتم.دو پنگوئن ماجراجو که هر بار با مشکلی روبرو می شدند و برای حل آن نزد آقای وپی می رفتند و او از داخل کمدشلوغش تخته سیاه سه بعدی خود را می آورد و با استفاده از آن تنسی و چارملی را راهنمایی می کرد. زندگی مثل یک پازل بزرگ است . من و تو ،اجزای آنیم ، زمانی زیباست که کنارهم قرار گیرند. موضوعات
آرشيو وبلاگ
وبلاگ دوستان
سایتهای مفید
تبادل لینک هوشمند
|
|||||||||||||||
|